حکم سحر (قرآن)در آیات قرآن برخی از احکام سحر بیان شده است. فهرست مندرجات۲ - تعلم سحر برای آزار ۳ - تعلم سحر برای منافع مشروع ۴ - دیدگاه فقهی امام خمینی ۴.۱ - تعریف سحر ۴.۲ - حکم عمل به سحر و یاد گرفتن و یاد دادن آن ۴.۳ - اموری که به سحر ملحق میشود ۴.۴ - مجازات ساحر ۴.۵ - راههای اثبات سحر ۴.۶ - قتل عمد بودن کشتن به سببیت سحر ۴.۷ - دیه زوال عقل بهواسطه سحر ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - تعلم سحر برای اختلافحرمت تعلم جادوگری، براى اختلاف بين زن و شوهر: «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ ... وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ ... وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ؛ و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد میدادند. و) به هیچ کس چیزی یاد نمیدادند، مگر اینکه از پیش به او میگفتند: ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!) ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ... آنها قسمتهایی را فرامیگرفتند که به آنان زیان میرسانید و نفعی نمیداد. و مسلما میدانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهرهای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر میدانستند!!» ۲ - تعلم سحر برای آزارحرمت سحر و زيان رساندن به ديگران، به واسطه آن: ۱. «... وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ...؛... سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد میدادند. و) به هیچ کس چیزی یاد نمیدادند، مگر اینکه از پیش به او میگفتند: ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!) ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمیتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیان برسانند....» ۲. «وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ؛ و از شرّ آنها که با افسون در گرهها میدمند (و هر تصمیمی را سست میکنند.» ۳ - تعلم سحر برای منافع مشروعجواز فراگيرى سحر، براى منافع مشروع (دفع شبهه يا ابطال سحر): «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ ...؛ و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد میدادند. و) به هیچ کس چیزی یاد نمیدادند، مگر اینکه از پیش به او میگفتند: ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!) ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمیتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامیگرفتند که به آنان زیان میرسانید و نفعی نمیداد....» آموزش سحر اگر براى دفع شبهات يا ابطال سحر ديگرى باشد نشانه ایمان است. ۴ - دیدگاه فقهی امام خمینینظرات فقهی امام خمینی درباره یاد گرفتن و یاد دادن سحر و به کار بستن آن در کتابهای فقهی ایشان مانند تحریرالوسیله و استفتائات بیان شده است. ۴.۱ - تعریف سحرامام خمینی در تحریرالوسیله درباره تعریف سحر مینویسد: «المراد به ما یعمل من کتابة او تکلّم او دخنة او تصویر او نفث او عقد ونحو ذلک یؤثّر فی بدن المسحور او قلبه او عقله، فیؤثّر فی احضاره او انامته او اغمائه او تحبیبه او تبغیضه ونحو ذلک.» [۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۲۹، کتاب المکاسب و المتاجر، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
منظور از جادوگری آن است که با نوشتن یا سخنگفتن یا دود نمودن یا با تصویر یا دمیدن یا گرهزدن و مانند اینها انجام میگیرد که در بدن شخص سحر شده یا قلب او یا عقل او اثر میکند، پس در احضار او یا خواب کردن یا بیهوش کردن یا به دوستی و یا دشمنی واداشتن او و مانند اینها تاثیر مینماید.۴.۲ - حکم عمل به سحر و یاد گرفتن و یاد دادن آنامام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: «عمل السحر وتعلیمه وتعلّمه و التکسّب به حرام.» [۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۲۹، کتاب المکاسب و المتاجر، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
جادو کردن و یاددادن و یادگرفتن و کسب کردن با آن، حرام میباشد. البته «رجوع به ساحر برای ابطال سحر مانع ندارد، ولی تنها احتمال، موجب جواز رجوع به ساحر نیست.» [۱۰]
موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۶۱۳، سؤال۶۸۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
او «گر حفظ نفس یا واجب دیگری بر آن موقوف باشد با ملاحظه اهمیت واجب دیگر مانع ندارد.» [۱۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۶۱۱، سؤال۶۸۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
بنابراین انسان در امور زندگی و حل مشکلات «به سحر و جادو نمیتواند متوسل شود.» [۱۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۶۱۴، سؤال۶۸۱۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و اگر سحر را به جهت باطل نمودن مدعی نبوت یاد بگیرد اشکالی ندارد، بلکه چهبسا واجب باشد. [۱۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۰، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، فروع، الثالث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۴.۳ - اموری که به سحر ملحق میشودبه خدمت گرفتن فرشتگان و حاضر کردن جن و تسخیر آنها و احضار ارواح و تسخیرشان و امثال اینها به جادوگری ملحق است. بلکه «شعبده» به آن ملحق میشود یا قسمی از آن است؛ و آن عبارت است از اینکه به سبب حرکت سریع، غیرواقع را واقع نشان دهد. و همچنین است «کهانت»؛ و آن عبارت است از اینکه خبر بدهد از آنچه در آینده واقع میشود، به اعتقاد اینکه بعضی از جنها خبر آن را به او القاء میکنند، یا بهزعم اینکه امور را با مقدمات و اسبابی که با آن بر زمان وقوع آنها استدلال میکند میداند. و همچنین است «قیافهشناسی»؛ و آن عبارت است از اینکه با نشانههای خاصی استناد کند در اینکه بعضی از مردم را به بعضی دیگر ملحق نماید و بعضی را از بعضی دیگر سلب کند؛ بر خلاف آنچه که شارع مقدس آن را میزان ملحق شدن و نشدن قرار داده است که عبارت از بودن و نبودن فراش است. و همچنین است «تنجیم»؛ و آن عبارت است از خبردادن یقینی و جزمی از حوادث جهان هستی، از ارزانی و گرانی و کمحاصلی و پرحاصلی و زیادی باران و کمی آن و غیر اینها از خیر و شر و نفع و ضرر به استناد حرکات فلکی و نظرات ستارهشناسی و اتصالات کوکبی و معتقد باشد که این امور فلکی در این عالم به طور مستقل یا با شرکت با خداوند - که بالاتر است از آنچه ظالمین میگویند - مؤثر میباشند، نه (اعتقاد به) هر تاثیری - ولو (اعتقاد) به اینکه خدای متعال آن اثر را به آنها عطا کرده باشد - درصورتیکه (این اعتقاد) از روی دلیل قطعی باشد (که در این صورت اشکال ندارد). و خبردادن به گرفتن خورشید و ماه و به اول هر ماه و به نزدیکی کواکب و جداشدن آنها، درصورتیکه از روی اصول و قواعد درستی ناشی باشد، جزء تنجیم حرام نیست. و اشتباهی که احیاناً از آنها واقع میشود، مانند سایر علوم، از خطای در حساب و بهکارگیری قواعد، سرچشمه میگیرد. [۱۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۲۹، کتاب المکاسب و المتاجر، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۴.۴ - مجازات ساحرکسی که عمل به سحر نماید اگر مسلمان باشد کشته میشود؛ و اگر کافر باشد، تادیب میشود. [۱۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۰، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، فروع، الثالث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۴.۵ - راههای اثبات سحرسحر با اقرار ثابت میشود و احوط (وجوبی) آن است که دو مرتبه اقرار نماید و با بیّنه هم ثابت میشود. [۱۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۰، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، فروع، الثالث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۴.۶ - قتل عمد بودن کشتن به سببیت سحراگر او را سحر کند پس کشته شود و سببیّت سحر او برای قتل معلوم باشد این عمد است درصورتیکه با این کار، قصد قتل او را کرده باشد وگرنه عمد نیست، بلکه شبهعمد میباشد؛ و بین قول به اینکه سحر واقعیّت دارد یا نه فرقی نیست. و اگر مثل اینگونه سحر نوعاً کشنده است عمد میباشد ولو اینکه قصد قتل را با آن نداشته باشد. [۱۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۴۶، کتاب القصاص، القسم الاول فی قصاص النفس، القول فی الموجب، مسالة۱۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۴.۷ - دیه زوال عقل بهواسطه سحردر آن (زوال عقل) دیه کامل میباشد. و در نقصان آن ارش است. و در زایل شدن و نقصان آن، قصاص نیست. [۱۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۲۷، کتاب الدیات، المقصد الثانی فی الجنایة علی المنافع، الاول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
در زایل شدن یا نقصان عقل، بین اینکه سبب در آنها، زدن بر سر او باشد یا بر غیر آن و بین غیر آن از اسباب، فرقی نیست. پس اگر او را در وحشت بیندازد تا عقلش زایل شود بر او دیه کامل است. و همچنین است اگر او را سحر نماید. [۱۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۲۷، کتاب الدیات، المقصد الثانی فی الجنایة علی المنافع، الاول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۵ - پانویس۶ - منبع• مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۴۳۰، برگرفته از مقاله «حکم سحر» • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |